احمد بن موسی بن جعفر(ع)، از فرزندان امام موسی کاظم(ع) معروف به "سید السادات" و "شاه چراغ" است. وی از شخصیتهای عالی مقام و جلیل القدر و پرهیزکار بود.(1) آگاهی درباره زندگی وی بسیار اندک و برخی از مقاطع زندگی او مبهم و در منابع جز به بعضی از قسمتهای زندگی او پرداخته نشده است.در خصوص رابطه احمد با پدرش این اندازه آوردهاند که امام کاظم(ع) او را دوست داشت و ملکی از خود را بدو بخشید و او را به بخشندگی و دلیری ستود.(2)
میلاد متبرک داماد نبی اکرم ، محبوب فاطمه، بانی ولایت، شهسوار اسلام ،
امیر عارفان ومظلومان،نور چشم عاشقان،
حضرت علی علیه السلام
را به شما دوستداران اهل بیت تبریک می گویم
از طرف :
http://www.shirazi1369.blogfa.com/
عصر حاضر، عصر گسترش سریع علوم و انفجار اطلاعات است از این رو دست یابى سریع به اطلاعات فشرده امرى ضرورى می نماید که باید از زیاده گویى و صرف وقت زیاد دریافتن مطالب جلوگیرى کرد.
در حال حاضر به جاى آنکه از مقالات مفصل و عبارات و واژه هاى مرکب و طولانى استفاده شود روش هایى از قبیل استفاده از چکیده نویسى و اطلاعات گزیده به کار گرفته می شود که محققان ضمن آنکه از تازه ترین اطلاعات با خبر می شوند در وقت آنها صرفه جویى شده و به راحتى می توانند به مطالب علمى مورد نظر خود دست یابند.
اصطلاح نامه (تزاروس) بهترین راه براى دریافت اطلاعات و تنظیم مناسب آنها است به ویژه اگر این اطلاعات انبوه به رایانه سپرده شود و از ساختار منظم اصطلاح نامه (که با منطق کامپیوترى هم خوانى دارد) استفاده شود، سرعت و دقت ماشین را چند برابر کرده و از ریزش و یا کاهش اطلاعات مطلوب پیش گیرى شده و پژوهش گران سریعتر و بهتر به اطلاعات مورد نیاز خود دست خواهند یافت.
از مشهورترین اصطلاح نامه ها: اصطلاح نامه یونسکو (Uesco Thesaurus) (با ویرایش هاى مختلف) درباره اطلاعات علمى و فنی، اصطلاح نامه اریک (of Eric Thesaurus) درباره تعلیم و تربیت و در زبان فارسى اصطلاح نامه هاى فرهنگى فارسى (اصفا) در مقوله هاى فرهنگى آموزش و پروش، ارتباطات، اقتصاد، جامعه شناسی، جغرافیا، روانشناسی، کتابداری، اطلاع رسانى و... و اصطلاح نامه نظام مبادله اطلاعات (نما) که ترجمه اصطلاح نامه اسپانیز است.
با توجه به گستردگى علوم اسلامی، ضرورت تدوین اصطلاح نامه در حوزه هاى مختلف علوم اسلامى یک امر مشهود بود که مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامى «پژوهشگاه» وابسته به دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم در این مسیر نخستین قدم را پیش نهاد و تدوین این پروژه بزرگ را پذیرفت.
هم اکنون اصطلاح نامه هاى علوم قرآنی، فلسفه اسلامى و اصول فقه به پایان رسیده که در دسترس پژوهش گران می باشد و اصطلاح نامه هاى کلام اسلامی، منطق، علوم حدیث، اخلاق اسلامى و فقه هم در حال تدوین است که به زودى در اختیار علاقه مندان قرار خواهد گرفت. به منظور پشتیبانى از اصطلاح نامه ها در تمامى (8) شاخه اطلاعات کوتاه و مفید فراهم شده که زمینه تدوین فرهنگ نامه را فراهم خواهد نمود.
تعریف اصطلاح
اصطلاح (Term) واژه یا عبارتى است که در موارد خاص، معناى کاملاً دقیق و محدود را بیان کند و یا ویژه علم، هنر، حرفه، یا موضوعى خاص باشد. در اصطلاح نامه علاوه بر ثبت روابط اصطلاحات به برقرارى روابط کلیه واژه ها نیز پرداخته می شود.
تعریف اصطلاح نامه
اصطلاح نامه، مجموعه اصطلاحات استاندارد، گزیده شده و نظام یافته اى است که بین آنها روابط معنایى و رده ای، یا سلسله مراتبى بر قرار است و توانایى آن را دارد که موضوع آن رشته را با تمام جنبه هاى اصلی، فرعى و وابسته به شکل نظام یافته و به قصد ذخیره و بازیابى اطلاعات و مدارک و مقاصد جنبى دیگر عرضه کند، و از نظر ساختاری، گنجینه واژگان کنترل شده و سازمان یافته در یک زمینه خاص می باشد و حامل حداکثر اطلاعات با اقل ضایعات است.
اهداف اصلى اصطلاح نامه علوم اسلامی
ـ تهیه طرحى از حوزه علوم اسلامى براى نشان دادن روابط منطقى میان مفاهیم اصطلاحات و ترسیمى کلى و مجموعى از ساختار آن ها.
ـ تهیه واژگانى استاندارد براى حوزه معارف اسلامى ،به منظور یکسان سازى مدخلهاى نظام ذخیره و بازیابى اطلاعات.
ـ تهیه نظام ارجاعات بین اصطلاحات مترادف و شبه مترادف، براى کاربرد اصطلاحى واحد از مجموعه مترادفات و... در شبکه اصطلاحات.
ـ تهیه راهنما براى محققان، نمایه سازان و استفاده کنندگان جهت انتخاب اصطلاح صحیح براى جستجوى موضوعات علوم و معارف اسلامی.
اهداف کاربردى اصطلاح نامه علوم اسلامى
ـ در دست داشتن ساختارى منظم از واژه هاى به کار رفته در رشته هاى علوم اسلامى براى انتخاب آسان، صحیح و هماهنگ نمایه ها و حد و مرز دادن به جایگاه کاربردى آنها.
ـ وسیله ذخیره و بازیابى اطلاعات در هر رشته علمى یا فنی.
ـ زبان نمایه اى ساخت دار و کنترل شده و قابل استفاده در نظام نمایه سازى پس هم آرا در اطلاع رسانى علوم اسلامی.
ـ آسان کردن بهره گیرى از کامپیوتر از طریق فراهم آوردن زبان منطقى و نظام مند براى موضوع در علم مورد نظر.
ـ کنترل مترادفات و شبه مترادفات و تعیین اصطلاحات مجاز و مشخص کردن حدود معانى اصطلاحات براى ایجاد یکدستى و دقّت در نمایه سازى علوم اسلامی.
ـ کمک به محققانى که در رشته اى خاص به پژوهش می پردازند به عنوان ابزار، منبع و مرجع.
ویژگی هاى اصطلاح نامه علوم اسلامی
ـ اولین اصطلاح نامه در زمینه علوم اسلامى در حوزه فرهنگى عرب زبانان و فارسى زبانان.
ـ تنظیم و ارائه ساختار کلى هر یک از علوم اسلامى با توجه به نظرات مشهور و اهداف اطلاع رسانی.
ـ راهنمایى پژوهش گران در جهت تکمیل پایان نامه ها، مقالات و کتاب ها.
ـ استفاده از بخش هاى ترسیمى و نظام یافته در تدریس براى اساتید و دانشوران در تفهیم و تفاهم با استفاده از روابط معنایى میان اصطلاحات.
ـ تنظیم کتابخانه هاى تخصصى بر اساس بخش هاى ترسیمى و نظام یافته که به مراتب از روش هاى رده بندى جارى و مرسوم کتابخانه اى (کنگره و دیویی) بهتر و کارآمدتر بوده و در این مورد بهترین الگو است.
ـ امکان طبقه بندى اطلاعات از مدارک و منابع با استفاده از برنامه نرم افزارى و دسترسى سریع و آسان به مطالب مورد نظر.
ـ برقرار کردن روابط معنایى میان اصطلاحات و واژه هاى علوم اسلامى که معمولاً از طریق رابطه هم ارز (مترادف)، رابطه سلسله مراتبى (اعم و اخص، کل و جزء، مفهوم و مصداق و...) و وابسته نشان داده می شود که مجموع اصطلاحات هر رشته از عام به خاص (حاکم به تابع) و با حفظ همه جنبه هاى اصلى و فرعى و وابسته به شکلى نظام دار نشان داده می شود به گونه اى که تمامى اصطلاحات حاکم و تابع و زیربخشهاى منطقى آنها در یک دید و نگاه کلى به نمایش در می آید به نحوى که جایگاه اصلى و جنبى تمام اصطلاحات در ساختار کلى به همراه روابطى که با یکدیگر دارند تعیین می شود و هیچ اصطلاحى نیست مگر این که رابطه اش با اصطلاحات دیگر مشخص شده است.
ـ اصطلاحات گزیده شده معمولاً اصطلاحات رایج در رشته هاى خاص علوم اسلامى و اصطلاحات متروک ذکر
نمی شوند و در صورت لزوم همچون اصطلاحات مترادف به اصطلاحات رایج یا مرجّح ارجاع داده می شوند.
ـ اصطلاح نامه علوم اسلامى قابل گسترش است و هرگز بسته و پایان یافته تلقى نمی شود و شکل و اندازه آن به تناسب تحولات دانش ها تغییر می کند و تابع زمان است.
ـ اصطلاح نامه علوم اسلامى به شکلهاى الفبایی، درختى و نظام یافته تنظیم شده که هر کدام کاربرد خاص خود را دارد.
جواب: ((امام علی ـ علیه السلام ـ در پاسخ فردی که آیات قرآن را درباره سخن گفتن انسانها در قیامت تناقضآمیز پنداشته بود ـ چرا که در برخی از آیات آمده است که در روز قیامت به انسانها اجازه سخن گفتن داده نمیشود، و در آیات دیگر آمده است که آنان با یکدیگر سخن میگویند ـ فرمود: «در قیامت مواقف مختلفی وجود دارد، و اختلاف آیات مزبور ناظر به موقفهای مختلف قیامت است.»))
در آیاتی چند از قرآن کریم، خداوند اشارهاى به مسئله قیامت و اجتماع همه مردم در آن دادگاه بزرگ نموده است :
«یَوْمَ یَأْتِ لا تَکلَّمُ نَفْسٌ إِلا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شقِىُّ وَ سعِیدٌ * فَأَمَّا الَّذِینَ شقُوا فَفِى النَّارِ لهَُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَ شهِیقٌ * خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السمَوَات وَ الاَرْض إِلا مَا شاءَ رَبُّک إِنَّ رَبَّک فَعَّالٌ لِّمَا یُرِیدُ * وَ أَمَّا الَّذِینَ سعِدُوا فَفِى الجَْنَّةِ خَالِدِینَ فِیهَا مَا دَامَتِ السمَوات وَ الاَرْض إِلا مَا شاءَ رَبُّک عَطاءً غَیرَ مجْذُوذٍ .(هود/ 105 – 108)
آن روز که(قیامت) فرا رسد هیچ کس جز به اجازه او سخن نمىگوید گروهى از آنها شقاوتمندند و گروهى سعادتمند (گروهى بدبختند و گروهى نیکبخت). اما آنها که شقاوتمند شدند در آتشند، و براى آنها زفیر و شهیق (نالههاى طولانى دم و بازدم) است. جاودانه در آن خواهند ماند، تا آسمانها و زمین بر پاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد که پروردگارت هر چه را اراده کند انجام مىدهد. اما آنها که سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، مادام که آسمانها و زمین بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى .
گاه چنین تصور مىشود که آیه اول دلیل بر سخن گفتن مردم در آن روز به اجازه پروردگار است؛ با آیاتى که مطلقاً نفى تکلم مىکند منافات دارد، مانند آیه 65 سوره یس: " الْیَوْمَ نخْتِمُ عَلى أَفْوَهِهِمْ وَ تُکلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَ تَشهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا کانُوا یَکْسِبُونَ"؛ امروز بر دهان آنها مُهر مىنهیم و به جاى آن، دستهایشان سخن مىگویند، و پاهایشان گواهى مىدهند به کارهائى که انجام دادهاند. و در آیه 35 سوره مرسلات مىخوانیم: "هَذَا یَوْمُ لا یَنطِقُونَ"؛ امروز روزى است که آنها سخن نمىگویند.
به همین دلیل بعضى از مفسران بزرگ معتقدند که اصولا در آن روز سخن گفتن مفهومى ندارد، چرا که سخن گفتن وسیلهاى است که ما به وسیله آن، درون اشخاص را مىفهمیم و اگر ما حسى داشتیم که از افکار هر کس مىتوانستیم به وسیله آن آگاه شویم هیچگاه نیازى به تکلم نبود، بنابراین در قیامت که کشف اسرار مىشود و همه چیز ظهور مىیاید اصولا تکلم معنى ندارد.
به بیانى دیگر، سراى آخرت سراى پاداش است، نه دار عمل، و به همین دلیل در آنجا خبرى از اختیار انسانى و سخن گفتن به میل و اراده خویش نیست، بلکه در آنجا تنها انسان است و اعمالش و آنچه به آن مربوط است. بنابراین اگر سخن هم بگوید همچون سخنان دنیا که از اختیار و اراده، براى کشف اسرار درون سرچشمه مىگیرد نیست، و هر چه بگوید یک نوع انعکاس و بازتاب از اعمال اوست اعمالى که در آنجا ظاهر و آشکار است .
بنابراین سخن گفتن در آن روز همانند تکلم در دنیا نیست که انسان بتواند به میل خود راست بگوید یا دروغ .
بهر حال آن روز، روز کشف حقائق اشیاء و بازگشت غیب به شهود است و شباهتى با این جهان ندارد.
ولى این برداشت از آیه فوق با ظاهر آیات دیگر قرآن چندان سازگار نیست چرا که قرآن گفتگوهاى زیادى از مؤمنان و مجرمان، پیشوایان و جبّاران و پیروان آنها، همچنین شیطان و فریبخوردگانش، و دوزخیان و بهشتیان نقل مىکند که نشان دهنده وجود سخنانى همانند سخنان این جهان است .
در اینجا یک علامت سوال بزرگ در فکر هر شنوندهاى ترسیم مىشود که این نابرابرى میان گناه و مجازات چگونه در کار خدا ممکن است؟ چگونه مىتوان پذیرفت که انسان تمام عمر خود را که حداکثر 80 یا 100 سال بوده کار خوب یا بد کرده است ولى میلیونها میلیون سال و بیشتر، پاداش و کیفر ببیند؟!
حتى از بعضى از آیات قرآن استفاده مىشود که پارهاى از گناهکاران در برابر بعضى از سئوالات، دروغ هم مىگویند. مثلا در سوره انعام آیه 22 - 24 مىخوانیم: "وَ یَوْمَ نحْشرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشرَکُوا أَیْنَ شرَکاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنتُمْ تَزْعُمُونَ * ثُمَّ لَمْ تَکُن فِتْنَتهُمْ إِلا أَن قَالُوا وَ اللهِ رَبِّنَا مَا کُنَّا مُشرِکِینَ * انظرْ کَیْف کَذَبُوا عَلى أَنفُسِهِمْ وَ ضلَّ عَنهُم مَّا کانُوا یَفْترُونَ"؛ آن روز که همه آنها را محشور مىکنیم به مشرکان مىگوئیم معبودهائى را که شریک خدا مىدانستید کجا هستند؟ پاسخ و عذر آنها جز این نیست که مىگویند به خدائى که پروردگار ماست سوگند که ما مشرک نبودیم، ببین چگونه به خودشان نیز دروغ مىگویند و آنچه را به دروغ شریک خدا مىپنداشتند از دست مىدهند.
لذا باید گفت مردم در آن روز مراحل مختلفى را مىپیمایند که هر مرحله ویژگیهائى دارد، در پارهاى از مراحل هیچگونه پرسش و سئوالى از آنها نمىشود و حتى مُهر بر دهانشان مىنهند، فقط اعضاى پیکرشان که آثار اعمال را در خود حفظ کردهاند با زبان بى زبانى سخن مىگویند، اما در مراحل دیگر قفل از زبانشان برداشته مىشود و به اذن خداوند به سخن مىآیند و به گناهان خود اعتراف مىکنند و خطاکاران یکدیگر را ملامت مىنمایند بلکه سعى دارند گناه خویش را بر گردن دیگرى نهند!
منبع : http://www.andisheqom.com/Files/kalam.php?idVeiw=5755&level=4&subid=5755
http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/QuranicArticles/2008/6/16/68421.html
Google Reader
یکی از سبک ترین آر اس اس خوان های آنلاین متعلق به شرکت گوگل است که بسیاری از کاربران اینترنتی ازین سرویس بجای چک کردن روزانه وبلاگهایی که میخوانند استفاده می کنند . این سرویس با استفاده از RSS وبلاگ ها و سایت ها کار میکند و سرعت نسبتا بالایی نیز دارد.
Yahoo Alert
یاهو به تازگی یک ابزار خوب برای وبلاگخوانهای حرفهای فراهم کرده است . به این ترتیب که شما آدرس RSS یک وبلاگ و یا سایت را به یاهو آلرت میدهید و بعد یاهو در صورت آپدیت شدن وبلاگ میلی حاوی فید وبلاگ مورد نظر به شما ارسال میکند. میشود تعیین کرد که ارسال میل در چه فاصله زمانی صورت گیرد ، یعنی اینکه هر روز یک بار یا چند بار صورت گیرد و یا به محض آپدیت شدن وبلاگ میل ارسال شود. امکان چالب دیگر یاهو آلرت این است که میتوانید ترتیبی دهید که فید وبلاگ به یاهو مسنجر شما فرستاده شود. برای استفاده از سرویس یاهو به اینجا بروید و بعد از sign in کردن ، برای افزودن آدرس RSS وبلاگهای مورد نظرتان به قسمت Feed / Blog این سرویس بروید.
FEED Blitz
شمار قابل از وبلاگنویسها هماکنون از سرویس bloglet استفاده میکنند. به کمک این سرویس هر بازدیدکننده میتواند ، آدرس میل خود را وارد باکس مربوطه کند تا به به طور خودکار آخرین پستهای آن وبلاگ را با ایمیل دریافت کند. اما سرویس جدید Feed blitz سرویسی بهتر است که سعی میکنم در این پست آن را بررسی کنم و مزایای آن را نسبت به bloglet بنویسم.
- تفاوت اساسی feed blitz با bloglet این است که این است که این سرویس با feed کار میکند ، در حالی که bloglet اصولا در زمان قبل از رواج feed و عمومی شدن آن ایجاد شده بود. برای اینکه به یاری bloglet برای وبلاگمان قسمت اشتراک درست کنیم ، مجبوریم نام کاربری و پسوردمان را در وبلاگ وارد کنیم ، که از لحاظ امنیتی هم چندان منطقی به نظر نمیرسید. اما سرویس جدید feed blitz به سبب کار با feed دیگر از این دردسرها ندارد.- کاربرانی که به feed علاقه دارند و برای صرفهجویی در وقت از آن استفاده میکنند، معمولا از یا از سایتهای خبرخوان یا feed reader مثل blogline و یا google reader استفاده میکنند و یا از برنامههای متنوع خبرخوان بهره میبرند ، سرویس feed blitz را میشود، شکل جدیدی برای خواندن فیدها دانست. خودمانیم گاهی از فرط تنبلی حال و حوصله باز کردن feed reader را هم ندارم، اینطور مواقع خیلی راحت میشود با این سرویس در آن واحد هم میلها را خواند کرد و جواب داد و هم فید وبلاگهای آپدیت شده را مرور کرد.- اگر وبلاگی قسمت اشتراک نداشت ، نمیتوانستیم با bloglet مشترک ایمیلی آن وبلاگ شویم ، اما با feed blitz میشود ، مشترک هر وبلاگ یا هر سایت "فید"داری شد.
feedwhip
سایت feedwhip از جهاتی با این سایتها تفاوت دارد: این سایت از مکانیسم چک کردن feed استفاده نمیکند ، پس میشود آن را در مورد همه سایتها و وبلاگها ، حتی آنهایی که خروجی فید ندارند ، استفاده کرد.
- بعضی از وبلاگها و سایتها خروجی فیدشان را محدود میکنند ، به این معنی که اجازه نمیدهند کل نوشتهشان وارد خروجی فید شود ، این سایت به دلیلی که گفتم این مشکل را ندارد.
- حتی اگر نویسنده یک وبلاگ یک جمله از پستش را تغییر دهد یا حذف کند ، میلی حاوی تغییرات انجام شده به شما ارسال خواهد شد.
http://www.persianweblog.ir/articles/show.aspx?id=87
ولادت فرخنده و مسعود نهمین آیت سروری و پیشوای کرامت و بخشندگی، امام محمد تقی علیه
السلام مبارک باد
زینتِ بخشندگان، امام جواد (ع) می آید تا زمین مدینه، یک بار دیگر مولودی دیگر از نسل هابیل را به شادباش بنشیند. می آید تا چشمان آسمان را به روشنی سیمایش روشن شود و لاهوتیان و ناسوتیان را در شادی میلاد خویش فرو برد.
کبوتر دل در هوای طواف گنبد نورانی کاظمین، پر می گشاید تا همراه با فرشتگان الهی؛ حرم مطهرش را با بال های خود غبار بروبد و دیده را به ضریح او روشن سازد. در زاد روز مولود مبارک رجب، با یک آسمان نیاز از یگانه بی همتا می خواهیم در دریای بی کران بخشش جوادالائمه غرقمان سازد و در زمره شیفتگان واقعی او قرارمان دهد.
ابوجعفر محمد بن علی نهمین امام از امامان دوازده گانه شیعیان و یازدهمین معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترین لقبهای آن حضرت جواد (بخشنده) و تقی (پرهیزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبیکه یا ریحانه یا دره از مردم نوبی (شمال سودان) است. امام در سال 195 هـ.ق در مدینه به دنیا آمدند.
امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگی، به امامت رسید دوران هفده ساله امامت او با حکومت مامون و معتصم، خلفای عباسی، همزمان بود. هنگامی که امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدینه به توس رفت. اما جواد (ع) که کودک بود، مانند دیگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدینه ماند و در سال 202 هـ.ق برای دیدار پدر به مرو رفت و سپس به مدینه بازگشت.
پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد (ع) آگاه بود، ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولتمردان حکومت عباسی و اطرافیان مامون از این اقدام ناخشنود بودند، به ویژه آنکه مامون تصمیم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسری امام جواد (ع) در آورد. مامون برای آنکه آنها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی، میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتیب داد. دراین مجلس، امام به پرسشهای علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسری امام درآورد.
امام جواد (ع) پس از چندی به سفر حج رفت و از آنجا به مدینه بازگشت، و پایان خلافت مامون در آن شهر ساکن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسی، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضی روایتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسید.
امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمی بزرگ می دانستند. ایشان انسانی بردبار، نیکو سخن، عابد و بسیار باهوش بود. حدیثهای بسیاری از آن امام، در کتابهای حدیث، از جمله عیون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.
نیاز مؤمن به سه چیز
«أَلْمُؤْمِنُ یَحْتاجُ إِلى تَوْفیق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا، و به پندگویى از سوى خودش، و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.
استوار کن، آشکار کن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ یُسْتَحْکَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چیزى قبل از آن که محکم و پایدار شود سبب تباهى آن است.
قطع نعمت، نتیجه ناسپاسى
«لا یَنْقَطِعُ الْمَزیدُ مِنَ اللّهِ حَتّى یَنْقَطِعَ الشُّکْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکرگزارى از سوى بندگان بریده شود.
تأخیر در توبه
«تَأخیرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْویفِ حَیْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَکَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَکْرِ اللّهِ «فَلا یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آیه 99) به تأخیر انداختن توبه نوعى خودفریبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر خدا نابودى است، و پا فشارى بر گناه آسودگى از مکر خداست. «از مکر خدا آسوده نباشند جز مردمان زیانکار.»
نامه امام جواد به دوستش
«کَتَبَ إِلى بَعْضِ أَوْلِیائِهِ: أَمّا هذِهِ الدُّنْیا فَإِنّا فیها مُغْتَرَفُونَ وَ لکِنْ مَنْ کانَ هَواهُ هَوى صاحِبِهِ وَ دانَ بِدینِهِ فَهُوَ مَعَهُ حَیْثُ کانَ وَ الاْخِرَةُ هِىَ دارُ الْقَرارِ.»:
امام جواد (علیه السلام) به یکى از دوستانش نوشت: امّا در این دنیا ما زیر فرمان دیگرانیم، ولى هر که خواسته او خواسته امامش و متدیّن به دین او باشد، هر جا که باشد با اوست و دنیاى دیگر سراى جاودان است.
مسئولیت گوش دادن
«مَنْ أَصْغى إِلى ناطِق فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللّهَ وَ إِنْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إِبْلیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلیسَ.»:
هر که گوش به گوینده اى دهد به راستى که او را پرستیده، پس اگر گوینده از جانب خدا باشد در واقع خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن گوید، به راستى که ابلیس را پرستیده است.
پسندیدن، در حکمِ پذیرفتن
«مَنْ شَهِدَ أَمْرًا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَنْ غابَ عَنْهُ، وَ مَنْ غابَ عَنْ أَمْر فَرَضِیَهُ کانَ کَمَنْ شَهِدَهُ.»:
کسى که در کارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد، مانند کسى است که غایب بوده، و هر که در کارى حاضر نباشد، ولى بدان رضایت دهد، مانند کسى است که خود در آن بوده است.
نوشته امام جواد (علیه السلام)
«إِنَّ أَنْفُسَنا وَ أَمْوالَنا مِنْ مَواهِبِ اللّهِ الْهَنیئَةِ وَ عَواریهِ الْمُسْتَوْدَعَةِ یُمَتِّعُ بِما مَتَّعَ مِنْها فى سُرُور وَ غِبْطَة وَ یَأْخُذُ ما أَخَذَ مِنْها فى أَجْر وَ حِسْبَة فَمَنْ غَلَبَ جَزَعُهُ عَلى صَبْرِهِ حَبِطَ أَجْرُهُ وَ نَعُوذُ بِاللّهِ مِنْ ذلِکَ.»:
حضرت جوادالأئمّه (علیه السلام) به خطّ خود نوشت: جان و دارایى ما از بخششهاى گواراى خداست و عاریه و سپرده اوست، هر آنچه را که به ما ببخشد، مایه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگیرد، اجر و ثوابش باقى است. پس هر که جزعش بر صبرش غالب شود اجرش ضایع شده و از این [صفت] به خدا پناه می بریم.
دوستى با دوستان خدا و دشمنى با دشمنان خدا
«أَوْحَى اللّهُ إِلى بَعْضِ الاَْنْبِیاءِ: أَمّا زُهْدُکَ فِى الدُّنْیا فَتُعَجِّلُکَ الرّاحَةَ، وَ أَمّا إِنْقِطائُکَ إِلَىَّ فَیُعَزِّزُکَ بى، وَ لکِنْ هَلْ عادَیْتَ لى عَدُوًّا وَ والَیْتَ لى وَلِیًّا.»:
خداوند به یکى از انبیا وحى کرد: امّا زهد تو در دنیا شتاب در آسودگى است و امّا رو کردن تو به من، مایه عزّت توست، ولى آیا با دشمن من دشمنى، و با دوست من دوستى کردى؟
http://www2.irib.ir/occasions/
چرا در بین 124هزار پیامبر و 14معصوم، فقط یک زن وجود دارد؟
آیا در میان این همه زن در دنیا فقط و فقط یک نفر بود که شایستهی عصمت بود؟
آیا مردان برتر از زنان هستند؟
چرا هیچ زنی پیامبر نشد؟
آیا...؟
این آیا و اما و اگرها نه نتها ذهن خانمها را در نوردیده و گه گاهی از دست خدا هم رنجانده است، بلکه برای بعضی از آقایان هم قضیه کمی وارونه شده که «نکند ما جنس برتریم!!؟؟»
اما باید خدمت هر دو دستهی محترم بگویم که داستان آنطور که شما فکر کردید نیست. نه شما خانمها از خدا شاکی باشید و نه شما آقایان خودتان را بگیرید. چرا؟
چون:
1- معلوم نیست که فقط یک زن معصومه- وجود مطهره زهرای مرضیه علیها السلام – داشته باشیم و دلیلی برای عدم عصمت بعضی زنهای دیگر، نظیر زینب کبرا و حضرت فاطمه معصومه (سلامالله علیهما) وجود ندارد.1
2- درباره این مسئله که همه 124هزار پیامبر مرد هستند، باید گفت که نبوّت و رسالت به کارهای اجرایی نیاز دارد و خصوصیات بدنی و جسمی مردها به گونهای است که تاب تحمل این وظیفه سنگین را دارند.
از طرفی، پشتوانه نبوت و رسالت مقام ولایت است و کمال انسان، رسیدن به مقام «ولیالله» است که این مقام، به مرد یا زن اختصاص ندارد. زنان بزرگی چون آسیه، مریم، حضرت زهرا، زینب کبرا و حضرت معصومه (سلامالله علیهنّ) بودهاند که هر یک با حفظ مرتبه و درجه خاص خود، میتوانند به مقام ولایت رسیده باشند.
نبوت و رسالت امری اجرایی است و دلیل اینکه زنی به مقام نبوت نرسید، این است که پیامبر باید با همه افراد جامعه تماس بگیرد یا در جنگ و مسایل دیگر، فرماندهی را به عهده بگیرد که این کار برای زنان دشوار است، پس اگر همه پیامبران مرد بودند، به این معنی نیست که این مقام، کمال معنوی مخصوص مرد است، بلکه کمال معنوی به ولایت اختصاص دارد که در ولایت الهی میان زن و مرد تفاوتی نیست و هر دو میتوانند «ولیالله» باشند.2
1 و 2 - جوادی آملی، نسیم اندیشه
شاید تا به حال برای شما نیز پیش آمده باشد که در نرم افزارهای آفیس مثل MS Word و MS Powerpoint فایلی را ایجاد کرده اید و سپس با فونتهای مختلف متن خود را تایپ نموده اید، اما وقتی آن را برای پرینت و یا نمایش، به کامپیوتر دیگری منتقل میکنید، خواهید دید که تمام فونتهایتان به هم ریخته است. حتمأ میدانید که این موضوع به خاطر آن است که شما بر روی کامپیوترتان از فونتی استفاده کردهاید که بر روی سیستم دوم وجود ندارد!
اما راه حلهای مختلفی برای این کار وجود دارد. یکی از آنها این است که از فایل خود خروجی PDF بگیریم یا از صفحه متن عکس بگیریم. اما مشکل اینجاست که اگر بخواهیم بر روی کامپیوتر دوم این فایل را ویرایش کنیم چه؟ فونتها را با خود حمل کنیم و روی کامپیوتر دوم نصب کنیم؟ راه حل درستیست اما این کار کمی وقتگیر است! اما راه بهتری به وسیله Office 2007 امکان پذیر شده است! در این ترفند نحوه حفظ ثبات فونتها بدون استفاده از راههای پیچیده را به شما معرفی خواهیم کرد.
برای این کار:
بعد از اینکه متن خود را تایپ کردید و در آن از فونتهای مختلف استفاده نمودید، در سمت چپ و بالای Word یا Powerpoint، بر روی گوی دایرهای شکل نرمافزار کلیک کنید تا منوی اصلی آن باز شود.
اکنون در قسمت پایینی و سمت راست این منو، روی گزینه Word Options کلیک کنید.
در پنجرهای که باز میشود، از قسمت Save در بخش Preserve fidelity when sharing this document، تیک گزینه Embed fonts in the file را بزنید.
با انتخاب این گزینه تمام قلمهای به کار رفته در متن شما هنگام ذخیرهسازی، به فایل چسبیده شده و در هر سیستم دیگری که آن را باز کنید، بدون هیچ مشکلی نمایش داده میشود.
توجه کنید که در این بخش گزینهای با عنوان Do not common system fonts وجود دارد که بهتر است تیک آن را نیز بزنید. در غیر این صورت، تمام قلمهای پیشفرض سیستمی نیز به فایل، میچسبد و در نتیجه حجم فایل نهایی، بسیار زیاد میگردد.
منبع: ترفندستان
در مباهله با مسیحیان نجران، پیامبر او را به همراه فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام به همراه خود برد و به این ترتیب مصداق «انفسنا» در آیه مباهله[22]گشت و طبق آیه قرآن، به منزله جان رسول خدا معرفی شد.
در غدیر خم، و پس از بازگشت از حجة الوداع، با فرمان الهی که فرمود: * یَأَیهَا الرَّسولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْت رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْکَفِرِینَ*[23]«ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای! خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم، نگاه میدارد؛ و خداوند، جمعیّت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند.»